بسم الله الرحمن الرحیم
یکی یکی از بالا دست می کشیدم روی زخمهای دستم و بعدش میرسیدم روی طرح لبخند کمرنگی که یادگار اعزام بیمار بدحال ساعت پنج صبح و دعوا با طب اورژانس بیمارستان مقصد بود، جاش هنوز کمرنگ روی دستم مونده !
ادامه مطلبخاطرات یک روان پرستار _ قدر امنیت را بدانیم
روی ,یکی ,دستم ,مقصد ,بود، ,جاش ,بیمارستان مقصد ,اورژانس بیمارستان ,مقصد بود، ,بود، جاش ,جاش هنوز
درباره این سایت