بسم الله الرحمن الرحیم 

من اورژانس سرپایی شیفت بودم و سمیرا اورژانس بستری،شیفت من بیست دقه زودتز تموم میشدم،رفتم اورژانس بستری و منتظرش موندم تا با هم برگردیم خونه،اشتراک مسیرمون از جلو در بخش تا جلوی در بیمارستان بود بعدش اون سمت راست میرفت و من سمت چپ!

ادامه مطلب

خاطرات یک روان پرستار _ قدر امنیت را بدانیم

خاطرات یک روان پرستار _ سقوط از درخت

خاطرات یک روان پرستار_ به فصل پروانه ها (قسمت دوم)

اورژانس ,سمت ,بعدش ,اون ,بیمارستان ,جلوی ,بیمارستان بود ,در بیمارستان ,بود بعدش ,بعدش اون ,سمت راست

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تفکرات یک آرمان هیچی لبیک یا خامنه ای احسان پیروز شورای دانش آموزی ساختمان پرنیان Weed army world سوپاپی آموزش php (وبلاگ یک پی اچ پی کار)